داره با مغزم جدال میکنه! دیشب برعکس بود. طفلی من! به جفتشون نشون میدم من خر ترم! جوری می خوابم بفهمن هنوز رئیس منم. یعنی کی اینهمه داشته به من فکر میکرده. ن ف س عمیق باید! .

Sunday, July 27, 2003. 1587;عی کردم لینکهایی که بعضی وقتها بازدیدی از آنها دارم در. فکر کردم از اینکه در طبقه بندی پزشکی و کامپیوتر و سینما و. 1583;ر این صفحه درج کنم. 1575;جنماع درمان مدار استان یزد.

گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند. امیدی هست چون خدایی هست آری و چه زیبا نوشته بود! همواره با خود تکرار میکنم امیدی هست چون خدایی هست. گوش کن به التماسهای من. شرمسارم که با حال مستی به سوی تو کرده ام دست نیاز دراز.

گلی خانوم چهارشنبه شب بدون دعوت و اطلاع قبلی تشریف آوردن. وزن من هم کمی بالاتر رفته! حالا نمیدونم بخاطر اونه یا واقعا وزنم بالا رفته! مربی ورزشم که پنج شنبه میگفت احساس میکنم یه کوچولو داری تغییر میکنی. پنج شنبه بخاطر گلی خانوم تردمیل و دوچرخه زدم ولی مربیم گفت حرکتای شکم رو انجام نده و بجاش حرکت های بالا تنه رو کار کن! آذر ماه ه.

تا می توانی دروغ بگو. روزها می روند و می آیند. همچنان فکر آن چشمان ناگهانی هستی. گرد و غبار دلت را بتکان. من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش. 1- میدونم شعور فهمیدن این شعرو نداری. 2- هنوز خیلی با مامان تو فاصله دارم . 3- یه بار دیگه هم بهت گفته بودم با دم شیر بازی نکن .

من آزاده ٣٤ ساله و متاهل. مي خوام يه بار ديگه به خودم و به همه ارادم ثابت كنم. سلام به همه دوستان عزیز. اول از همه واسه نبودنم معذرت میخوام. به خدا تو این مدت خیلی از وبلاگها رو از تو گوشیم میخوندم اما کامنت گذاشتن ازون جا یکمی سخت بود. شرمندم کردید از لطف و محبت که بابا بیا و کجایی و امتحان تموم شد و . امتحانم رو بالاخره صبح پنجشنبه گذشته دادم. سوال نکنید! خب ازین موضوع بگذریم. مثلا میخواستم از شنبه بیام اینجا و یه دل سیر باها.